- ۲۲ دی ۱۳۹۴ , ساعت ۱۴:۵۸
- 505 views
- ثبت یک دیدگاه
- چاپ مطلب
استارت آپ ها به زودی فعال می شوند
تقدیمی هدف:
چرا ارز تک نرخی در پساتحریم ضروری است؟
با نزدیک شده به زمان لغو تحریم ها گمانه زنی ها برای پیش بینی اوضاع اقتصاد ایران در پساتحریم این روزها داغ است.برخی اقتصاددانان معتقدند که دوران پساتحریم فرصتی برای رونق اقتصاد خواهد بود و برخی می گویند اگر دولت برای این دوران برنامه ریزی نداشته باشد،درهای واردات باز شده و تولید داخلی در معرض آسیب قرار می گیرد. در این زمینه با محمد حسین زهتابچیان، عضو كنفدراسيون صادرات گفت و گو کردیم ،که در پی می آید:
دوران تحريم به پايان خودش نزديك مي شود. ايران و جهان خودشان را براي شرايط جديد اماده مي كنند. ولي به طور واقعی اين دوران پساتحريم با توقعاتي كه براي مردم ايجاد شده، چه دستاوردي را براي ملت ايران خواهد داشت ؟
دوستي داشتم تعريف مي كرد محصولي را در حال ساخت بود و هر روز مدير فروش شان با آب و تاب و هيجان زايد الوصفي از به نتيجه رسيدن آن و امكان رقابت آن با مشابه خارجي اش صحبت مي كرد و ادعا داشت كه اگر اين محصول ساخته شود بازار را مي گيرد. محصول ساخته شد و از نظر كيفيت و بسته بندي از مشابه خارجي اش هم بهتر در آمد. از فرداي آن روز مدير فروش پر از ادعا كم كم خاموش شد و ديگر از آن همه ادعا خبري نبود. به مدیر فروش گفتند كه حال که محصول حاضر است برنامه در بازار خود اجرا کنید. با نگاه عاجزانه و شرمنده اي به من گفت: مشکل همين جا است كه ديگر بهانه اي براي نفروختن ندارم.
داستان آن مدير فروش ، از دونظر شبيه جناح هاي سياسي ايران است. دلواپسان كه ادعا داشتند برداشتن تحريم ها محال است، حالا شروع مي كنند به ايراد گرفتن ، اصلاح طلبان تندرو هم كه همه مشكلات را منوط به رفع تحريم ها مي دانستند، بايد جواب گروه اول را بدهند، دولت هم كه مجبور بود براي نشان دادن اهميت رفع تحریم ها موضوع را كمي غليظ تر به اطلاع مردم برساند، با سيل انتظارات مردم روبروخواهد شد.
وضعيت ایران در دوران پسا تحريم چگونه خواهد شد؟
ما در بهترين حالت به سال ٨٢ باز می گردیم. علاوه بر رفع تحريم هاي آمريكا كه دستاورد كمي نيست، منابعي در حدود حداكثر ٧٠ميليارد دلار آزاد خواهد شد. اگر سنت به سنت آن خوب مديريت نشود، نه تنها به نفع اقتصاد کشور نيست ، بلكه بيماري هلندي مزمن موجود را تشديد مي كند، آن هم در زماني كه واحدهاي توليدي ديگر رمقي ندارند و تهيه مواد اوليه از چين و حتي اروپا تقريبا به هر قيمتي ممكن شده است. واردات كالاهاي متورم ارزان ، صنعت را نابود مي كند، بر اشتغال زدايي مي افزايد و ركود موجود را نيز تشديد مي نمايد. الباقي پس انداز باقي مانده قشر متوسط و ضعيف را نيز از دستشان مي ربايد.
این موضوع تاثیری بر قیمت ارز هم دارد؟
جو رواني برداشتن تحريم ها و امكان واردات قانوني از طريق بانك توسط ال سي و ارز مبادله اي، ممكن است در كوتاه مدت نرخ ارز را تا ٣٣٠٠ تومان كاهش دهد، ولي اين موضوع مدت خيلي طولاني نخواهد بود و مجددا نرخ ارز به كانال قبلي خود بر مي گردد. اگر دولت دست از شعار تك نرخي كردن ارز بر ندارد، به زودي شاهد هدر رفتن منابع ارزي و بازگشت نرخ آزاد آن به بالاي ٤٠٠٠ تومان خواهيم بود. مگر ممكن است با قیمت نفت ٣٠ دلار، ركود بي سابقه، نقدينگي ٩٠ هزار ميليارد، نرخ بيكاري فزاينده و تعطيلي كارخانجات صحبت از يك نرخي كردن ارز كرد؟ اگر ما رشد اقتصادي ٥٪، افزايش صادرات ، رونق توليد و اشتغال زايي مي خواهيم ، همه اين موارد يعني نرخ دلار از قيمت هاي فعلي رسمي و آزاد دور شود. كافي است رونقي اندك در توليد به وجود آيد، دولت ناگهان با رشد ناگهاني تقاضاي ارز روبرو شود، ظرف كمتر از ٦ ماه تمامي تقاضاهاي خفته دوران ركود از سال ٩١ تا ٩٤ ناگهان احياء مي شوند و هجوم توليد كنندگان براي واردات و خريد داخلي مواد اوليه و به تبع آنان سفته بازان ارزي ، دولت را در مضيقه ارزي قرار خواهند داد كه مجبور خواهد شد بلافاصله تقاضا ها را سهميه بندي كند.
یعنی همان اتفاقی که سال ۷۴ افتاد؟
دقیقا همین طور است.همان رویداد سال ١٣٧٤ رخ می دهد با اين تفاوت كه جمعيت امروز، به خصوص تحصيل كرده های بيكار، سطح زندگي مردم، سطح انتظار مردم از دولت که هردو دستاوردهای دولت نهم و دهم براي مردم بوده است و ده ها مورد ديگر، نسبت به سال ٧٤ به شدت دچار تغيير و دگرگوني شده است و قابل مقايسه نيست.
پس با این اوصاف نباید به کاهش قیمت ارز دل بست؟
قطعا. نرخ ارز نه تنها كاهش نمي يابد بلكه افزايشي در خور خواهد داشت. اگر اين افزايش طبيعي اتفاق نيافتد ، در چند سال بعد به طور ناگهاني و غير طبيعي رخ خواهد داد.
البته به اعتقاد برخی از کارشناسان ما می توانیم از ظرفیت افزایش ارز به نفع اقتصادمان بهره ببریم. خصوصا پس از تیره شدن رابطه آنکارا و مسکو ظرفیت صادرات ایران به روسیه می تواند در حوزه محصولات کشاورزی بیشتر شود.تحلیل شما از این ماجرا چیست؟
مي تواند يكي از عوامل مهم، نزديكي استراتژيك ايران به روسيه باشد. ولي ايران در اين خصوص به درستي عمل كرد. کشور روسيه بود كه دست همكاري به سمت ايران دراز كرد و ايران با كمال خردمندي ، با اينكه در مقابل تركيه قرار مي گرفت از اين همكاري استقبال كرد. روسيه امروز و شخص پوتين قدرت جديدي است كه سر برداشته است و از حمايت مردم خودش و اكثر جمهوري هاي سابق شوروي برخوردار است. چين يكي از هم پيمانان قدرتمند روسيه است و جهان از سال ٢٠١٦ به يك جهان جديد دو قطبي با پيچيدگي هاي ناشناخته تبديل خواهد شد.
این درحالی است که برخی تحلیل گران تاکید دارند نباید روی روسیه به عنوان یک شریک تجاری حساب باز کرد. شما چه نگاهی به این طرز فکر دارید؟
باطناب هيچ كشوري نبايد به چاه رفت. كشورها و به خصوص قدرت هاي حاكم جهان ، هميشه منافع ملي خودشان را به منافع ملت ها ترجيح داده اند. دلخوشي به حمايت هاي موقت قدرت ها اشتباه محض است. اين كه گفته مي شود ، روس ها هميشه به ما دروغ گفته اند و كلك زده اند، يك تعبير عاميانه از روابط بين الملل است. ضمن اين كه دولت های روسیه هميشه نماينده ملت ها نبوده اند و با هم فرق مي كرده اند. به طور مثال در زمان تزار ها ، آن ها با كمك انگليس ، ايران را به سه كشور تقسيم كردند كه با روي كار آمدن بلشوييك ها به رهبري لنين ، اين قرارداد كان لم يكن شد. به جرات مي توان گفت كه روسيه در زمان لنين بهترين روابط را با ايران داشت. بعد از روي كار آمدن استالين بود كه براي دسترسي به اب هاي خليج فارس از طريق تسخير ايران و تشكيل دو دولت به اصطلاح ملي در اذربايجان و كردستان تحت نام حكومت هاي مردمي به تجزيه ايران پرداخت و تيز هوشي وزراي كشور و وزرای خارجه با هماهنگي و پشتيباني آمريكا ، استالين را به عقب نشيني واداشت و رهبران مستقل خلق يا به مسكو گريختند و يا دستگير شدند و سناريوي تجزيه ايران ناكام ماند.
البته در همان زمان، استالين چهره محبوب ماركسيست هاي جهان و بعضي از كمونيست ها بود و عده اي اصولا ماركسيسم لنينيسم را بدون استالينيزم قبول نداشتند. تاريخ ورق خورد و چهره استالين از زير سال ها اختناق و كيش شخصيت او شناخته شد. شخصي كه هيچ شباهتي نه به لنين داشت و نه ماركس و نه هيچ رهبر مردمي ديگري آمريكا ، انگليس ، ايتاليا و ساير قدرت ها، چه وفاداري اي از خود نشان داده اند و يا به كدام كشوري با نيت خير پا گذاشته اند؟ امپراطوري عثماني در استانه فروپاشي صدها هزار ارمني را قتل عام كرد ولي آن جنايات همچنان به پاي مردم صلح دوست تركيه و دولت آن نوشته شده است.
در یک جمه بندی اگر بخواهید شرايط بعد از تحريم را به طور خلاصه ترسيم كنيد، تصویری که ارايه می کنید چگونه است؟
عليرغم همه موانع موجود، ايران وارد بازار جهاني مي شود و جزو نقش آفرينان اقتصاد منطقه خواهد شد. رونق اقتصادي كم كم جاي خود را به ركود مي دهد. توليد ، مهمترين بخش رشد پذير و جذاب اقتصاد ما خواهد شد. بازارهاي ديگر، بازيگرانش را از دست داده و آن هايي كه باقي مانده اند بايستي در رقابتي سخت به فعاليت بپردازند كه اين اتفاق بسيار خوب است. كاهش در آمد نفت، اذهان را به سمت ساير درامدها سوق مي دهد و بخش خصوصي خلاق پا به ميدان خواهد گذاشت و خيلي زود استارت آپ هايي در بسياري از موضوعات كاري مشاهده خواهيم كرد.بخش دولتي و استخدام در آن بعد از جذابيتش را از دست مي دهد و جوانان ديگر منتظر كار باقي نمي مانند. يا در بخش خصوصي مشغول به کار شده و يا خود به تنهايي كاري را شروع مي كنند. در مجموع ايران سال ٩٥ در هيچ زمينه اي هرگز به سال هاي قبل بر نخواهد گشت ، شايد تصور اين حرف كمي سخت باشد، ولي انجام آن حتمي است.
نوشتن دیدگاه
شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .