- ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ , ساعت ۱۲:۱۷
- 419 views
- ثبت یک دیدگاه
- چاپ مطلب
روزه چگونه درس آزادی می دهد؟
تقدیمی هدف:
روزه چگونه درس آزادی می دهد؟/ آیا صحیح است در ماه رمضان تهمت به یکدیگر ببندیم و تفرقه بیاندازیم؟
۱. روزه چگونه درس آزادی می دهد؟
درس «آزادی» در دانشگاه روزهداری، نوشتاری از آیت الله صافی گلپایگانی*
حضرت مولای متّقیان امیرالمؤمنین علیهالسّلام رهبرآزاد مردان و آزادیخواهان میفرماید:
«ألا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّماظَهَ لأَهلِها إنَّهُ لَیسَ لأنفسکِم ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّه فَلا تَبِیعوها الّا بِها»؛ آیا آزادهای نیست که این بازمانده غذای دهان دیگران (دنیا) را برای اهلش بگذارد؟ به درستی که برای جانهای شما بهایی غیر از بهشت نیست؛ پس آن را به غیر بهشت نفروشید. (۱)
بسا افرادی که داد آزادیخواهی دارند و دیگران را به آزادی میخوانند و بیآنکه توجّه داشته باشند، اسیر و بنده هستند و از خود اختیاری ندارند.
بسیاری از اشخاص که آزادی و حقوق دیگران را پایمال کرده و آن را دستخوش امیال و اراده خود ساخته و خود را بر ملل و جوامع، فرمانروای مطلق میشمارند، نیز از نعمت آزادی محروم هستند.
این هر دو دسته بندهاند و مقیّد و مملوک؛ امّا نه بنده و مملوک یک تن؛ نه بندهای که جسمش در اختیار غیر باشد، و فکر و اندیشهاش در اختیار خودش.
اینان بنده هوا، بنده پول، مال، مرکب و بنده مقام هستند. غلام حلقهبهگوش شهوت، غلام اربابان قدرت، حاکمان و امیران، بنده مقاصد رذیله و اشیای خسیسه و بنده عادات و خرافات هستند. بندگانی که علاوه بر جسمشان، روح و فکرشان نیز بنده است و همه چیزشان در بند افتاده و از آزادی واقعی و استقلال روحی و فکری بویی نبردهاند.
عادت به خوردن و نوشیدن، عادت به شهوترانی، قمار، شراب، میگساری، شبنشینیهای زیانبخش، ظلم و ستم، و بیاعتنایی به ضعیفان و زیردستان و… آنها را چنان اسیر و مقیّد کرده که، نجات از این طلسم عادات را غیرممکن میدانند.
چنین کسانی، خود و انسانیّت خود را در اسارت عادات انداخته و نتوانستهاند از وادی تنگ و تاریک بندگی و بردگی مخلوقاتی مانند خود، با بال همّت پرواز کرده و در باغستان آزادی واقعی، وارد شوند و خلاصه، برنامه کار روز و شب و حاصل زندگی آنها انجام یک سلسله عادات و تکرار مکرّرات است.
آیا کسی که تمام عمرش را در لهو و لعب و بازی به سر میبرد، و نمیتواند دمی از آن، خود را کنار بکشد، آزاد است یا بنده؟!
آیا کسی که دست از قمار بر نمیدارد و شبها را تا نزدیک سحر بر سر سفره قمار، مال و وقت عزیز خود را به باد فنا میدهد، بنده است یا آزاد؟!
آیا آن که نمیتواند از زندگی تجمّلی و از طعامهای رنگارنگ سفرهاش و از لباسهای گرانبها و متنوّعش، چیزی کم بگذارد و از همنوعان خود که درمانده و گرفتار، مستمند، بیمار، زلزلهزده و مبتلا هستند دستگیری و به آنها کمک نمیکند، بنده است یا آزاد؟!
آیا کسی که برای مقام و منصب، حفظ ریاست و برای تجمّلات بیش از حد، و شکمپرستی، حقوق ضعفا را پایمال میکند آزاد است یا بنده؟! آیا این است زندگی آزاد و شرافتمندانه انسان؟!
یقیناً اینگونه افراد، بندهاند و آزاد ساختن آنان، از آزاد کردن رفیق و عبید دشوارتر است، چنان چه دین اسلام برای آزادی غلامان و کنیزان کوششهای ثمربخشی نموده و برنامههای سودمندی تنظیم کرده و آن را از عبادات بزرگ قرار داده است و حتّی در بعضی موارد، حکم به وجوب آن نموده و در موارد دیگر، به طور استحباب آن را از مسلمانان خواسته است، برای آزاد کردن این ممالک فکری و بندگان و غلامان واقعی نیز برنامههای وسیعی را پیشنهاد کرده تا بشر را از بند استعباد، عادات رذیله و هوای نفس آزاد سازد.
یکی از این برنامههای آزادیبخش اسلام، «روزه» است. روزه، آدمی را از بند عادات حیوانی آزاد میسازد و او را به سوی ملکوت اعلی پرواز میدهد:
طَیَران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت ……. به در آی تا ببینی طیران آدمیّت
خور و خواب و خشم و شهوت، شَغَب است و جهل و ظلمت …….. حَیَوان خبر ندارد زِ جهان آدمیّت
فرد مسلمان به قصد روزه، سحر از میان بستر آرام خواب، برای خوردن سحری و انجام عبادت و خواندن دعا و نماز بر میخیزد و از قید خواب و عادت به استراحت، آزاد میشود و در تمام مدّت روز از تحت سیطره و تسلّط جسم و غرایز حیوانی و عادت به خوردن و نوشیدن، خود را بیرون میکشد و طلسم هوا و هوس را میشکند و از خوردن غذاهای لذیذ و میوههای شیرین و خوش طعم و نوشیدنیهای خنک و گوارا خودداری میکند و به عادات روزهایی که روزه نبود، نمیاندیشد و برنامههای غذایی روزانه را ترک کرده و فکر و عقل و وجدانش را آزاد میسازد و خود را در افقی عالیتر و نورانیّت و روشنایی دیگر میبیند.
ادعیّهای را که جهت ماه رمضان و برای مواقع سحر و روز و شب، وارد شده، میخواند؛ ادعیّهای که اغلب دارای جملات آموزنده، حقیقت و روح آزادی است؛ ادعیّهای که عقیده توحید را با جان و روان و وجدان آمیخته میسازد و خواننده را از بندهای گران اخلاق زشت و صفات ناپسند نجات داده و به صفات پسندیده و اخلاق کریمه دعوت مینماید.
آری! ماه رمضان، ماه آموزش آزادی است. باید از پیامهای سعادتبخش قرآن کریم در این ماه مبارک رمضان درس آزادی آموخت. بیشتر شقاوتها، و بدبختیهای بزرگ، ناشی از عدم درک حقیقت آزادی و حریّت اسلامی و یا عدم استقامت در راه آن است.
از این رو، کسانی که به این درک و استقامت، موفّق نمیشوند، تکبّر و گردنکشی و استعباد دیگران را میپذیرند و با اظهار تملّق در برابر متکبّران و گردنکشان، بر کبر و طغیان آنان میافزایند؛ در حالی که اسلام از تمام افراد بشر دعوت میکند تا در برابر خدا و حکومت خدا خاضع باشند.
آن چه باعث تأسّف است این است که مسلمانان به آیات توحید قرآن کمتر توجّه دارند و از میوههای درخت طیّبه توحید، کمتر تناول میکنند.
روزهدار عزیز! با دقّت در آیه شریفه: «یا اَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ، الَّذِی جَعَلَ لَکُم الأَرْضَ فِراشاً، وَالسَّمَآءَ بِنَآءً وَاَنزِلَ مِنَ السَّمَاءِ ماءً فَاخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَّکُمْ فَلاتَجْعَلوُا للهِ أَندَاداً وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ»(۲) درمییابیم که چه حقایق بزرگ و معانی بلندی در آن درج شده است.
این آیه، عموم بشر و انسانها را مخاطب قرار داده و به پرستش آفریدگار یگانه و ترک شرک دعوت میکند، و عالیترین مفهوم آزادی را به بشر عرضه میدارد.
۲. آیا صحیح است در ماه رمضان تهمت به یکدیگر ببندیم و تفرقه بیاندازیم؟
نگاه شهید مطهری به برنامه انسان سازى ماه مبارک رمضان**
اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازى است که انسانهاى معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهاى سالم، و انسانهاى سالم خود را تبدیل به انسانهاى کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانى است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوى خداست، برنامه ترقى دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است.
اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سى روز گرسنگى و تشنگى و بىخوابى بکشد و مثلًا شبها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزهاى براى انسان اثر ندارد. اسلام که نمىخواهد مردم بىجهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیارى از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه جز گرسنگى چیزى نیست؟ بستن دهان از غذاى حلال براى این است که انسان در آن سى روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد.
این از همان امور معنوى و باطنى و ملکوتى است: زنى آمد خدمت پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله در حالى که روزه داشت. رسول اکرم شیر یا چیز دیگرى به او تعارف کرد و فرمود: بگیر و بخور. گفت: یا رسول اللَّه! روزه دارم. فرمود: نه، روزه ندارى؛ بگیر و بخور. گفت: نه یا رسول اللَّه! روزه دارم. باز رسول اکرم اصرار کرد که بخور. گفت:نه، روزه دارم، واقعاً روزه دارم (چون به حساب خودش واقعاً روزه داشت، ولى روزه ظاهرى مثل روزههاى ما). فرمود: تو چگونه روزه دارى، حال آنکه گوشت برادر- یا خواهر- مؤمنت را یک ساعت پیش خوردى (غیبت کردى)؟ مىخواهى الآن به خودت ارائه دهم که تو گوشت خوردهاى؟ قى کن! یکدفعه قى کرد و لختههاى گوشت از دهانش بیرون آمد. انسان روزه بگیرد و غیبت کند، یعنى دهان جسم خودش را از غذاى حلال ببندد و دهان روح خود را براى غذاى حرام باز کند.
چرا به ما گفتهاند یک دروغ که انسان بگوید تعفّنى از دهان او بلند مىشود که تا هفت آسمان (۳)، فرشتگان را متأذّى مىکند؟ آنوقت مىگویند چرا انسان وقتى در جهنم است، اینقدر جهنم عفونت دارد؟! عفونت جهنم همین عفونتهایى است که ما خودمان در دنیا ایجاد کردهایم، همین دروغهایى است که خودمان مىگوییم. دشنام دادن و همْز و لمْز کردن (۴) هم همینطور است.
تهمت زدن سرور همه اینهاست، چون تهمت زدن هم [رذیلت] دروغ گفتن را دارد و هم [رذیلت] غیبت کردن را. چون آدمى که غیبت مىکند، راست مىگوید و بدگویى مىکند و آدمى که دروغ مىگوید، دروغ مىگوید ولى بدگویى کسى را نمىکند، یک دروغى مىبافد و مىگوید. اما آدمى که تهمت مىزند، در آنِ واحد، هم دروغ مىگوید و هم غیبت مىکند؛ یعنى دو گناه کبیره را با یکدیگر انجام مىدهد.
[آیا صحیح است] یک ماه رمضان بر ما بگذرد که در آن ماه ما یک سلسله تهمتها به یکدیگر بسته باشیم؟ ماه رمضان براى این است که مسلمین، بیشتر اجتماع کنند، عبادتهاى اجتماعى انجام دهند و در مساجد جمع شوند، نه اینکه ماه رمضان وسیله تفرقه قرار گیرد.
……….
پینوشتها:
۱. نهج البلاغه، ص۲۶۱، ج۳، کلمه ۴۵۶.
۲.سوره بقره، آیات ۲۱و۲۲؛ ای مردم، پروردگارتان را که شما، و کسانی را که پیش از شما بودهاند آفریده است، پرستش کنید؛ باشد که به تقوا گرایید. همان [خدایی] که زمین را برای شما فرشی [گسترده]، و آسمان را بنایی [افراشته] قرار داد؛ و از آسمان آبی فرود آورد؛ و بدان از میوهها رزقی برای شما بیرون آورد؛ پس برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که خود میدانید.
۳. منظور، این آسمانهاى ظاهرى نیست بلکه بطون و ملکوت عالم است.
۴. یعنى بدگویى و عیب جویى کردن
* منبع: پايگاه اطلاع رسانی دفتر آيت الله العظمی صافی گلپايگانی
** منبع: کتاب «انسان کامل»
نوشتن دیدگاه
شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .