حسینی: ترامپ چاره‌ای جز قربانی‌کردن اعضای تیمش ندارد

حسینی: ترامپ چاره‌ای جز قربانی‌کردن اعضای تیمش ندارد

چاپ

حسینی: ترامپ چاره‌ای جز قربانی‌کردن اعضای تیمش ندارد

دولت ترامپ آینده روشنی ندارد| بوروکراسی در آمریکا از بین رفته است

بین الملل > آمریکا – دیاکو حسینی کارشناس مسائل امریکا در گفتگو با خبرهدف روند آشفتگی کاخ سفید و تبعات برکناری استیو بنن مشاور ارشد ترامپ را مورد بررسی قرار داد.

 یک برکناری دیگر در کاخ سفید، فضای ملتهبی را در امریکا ایجاد کرده است. استیو بنن شخصی که از ابتدای سرکار آمدن ترامپ، از او به عنوان مغز متفکر اتاق فکر ترامپ یاد می کردند از پست خود برکنار شد. مشاور ارشد رئیس جمهوری آمریکا که باید از او به عنوان مشاور سابق یاد کنیم، اعلام کرد ترامپ دیگر به شعارهای پوپولیستی دوره انتخابات پایبند نیست و اعضای خانواده و جمهوریخواهان سنتی عامل اصلی این تغییر رفتار وی هستند. آیا عامل آشفتگی ها و بی نظمی های امریکا پس از گذشت هفت ماه از ریاست جمهوری ترامپ، استیو بنن بوده است؟ این آشفتگی ها تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ در این باره با دیاکو حسینی کارشناس مسائل امریکا گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
به نظرتان مقصر فضای آشفته کنونی امریکا، استیو بنن مرد پرنفوذ کاخ سفید بوده است؟ چرا ترامپ نمی تواند با روندی مناسب و آرام مسائل امریکا را پیش ببرد؟

 

 

 

باید گفت که این چنین نبود که استیو بنن مسئول همه مشکلات چند ماه اخیر دولت امریکا باشد. اما این مشکلات در عین حال تصویری که در بیرون انعکاس می دهد این است که آقای بنن و نزدیکان ایشان نقش زیادی در تصمیمات ترامپ داشتند. دولت ترامپ چه با وجود آقای بنن و چه بدون ایشان یک وضعیت کاملا به هم ریخته و آشفته ای دارد که به بی تجربگی ترامپ در حوزه سیاست و کنار گذاشتن بوروکراسی عظیم امریکا بر می گردد که نقش خیلی زیادی در اداره مسائل مختلف امریکا در همه دوره ها داشته است.

هنوز در وزارت خارجه امریکا، بخش عمده ای از معاونتها حدود 8 نفر از معاونتها هنوز تعیین نشده و خالی هستند و یا تعداد زیادی از آن 4 هزار نفری که باید ترامپ برای قسمتهای مختلف منصوب کند، اکثر اینها هنوز خالی هستند و هنوز روند ثبات آنها اتفاق نیفتاده است. این نشان دهنده بهم ریختگی عمومی در دولت امریکا است و به شخص خاصی محدود نمی شود. از طرف دیگر باید گفت ارتباط نزدیکی هم با هرج و مرج های اخیر و تظاهرات نژاد پرستانه در امریکا و فضا مناسب برای کنار گذاشتن بنن توسط افرادی که مدتها بود با او سازگاری نداشتند بوجود آمد. این فرصت به واسطه آن هرج و مرج ها و اعتراضات مهیا شد.

نکته بعد این است که کنار گذاشتن آقای بنن لزوما به این منجر نمی شود که نفوذ ایشان از کاخ سفید قطع شود. ایشان برای تاثیر بر ترامپ نیازی به حضور دائمی مستقیم در کاخ سفید ندارد و می تواند دورادور هم در روابط شخصی با ترامپ این تاثیرات را داشته باشد.
فکر میکنم که ترامپ تحت فشار زیادی قرار دارد که به یک دولت نرمال تبدیل شود و این از طرف هم حزبی های خودش هم خیلی شدت گرفته است. بنابراین چاره ای ندارد که عده ای را قربانی کند تا جای ممکن حزب خود را حداقل به ادامه پشتیبانی از دولت تشویق کند. این موضوع هم نقش مهمی داشته است.

به نظرتان این برکنارهای و مخصوصا برکناری استیو بنن به انسجام در سیاستها و برنامه های ترامپ کمک خواهد کرد؟

به اعتقاد من برکناری بنن و سایر افراد تاثیر جدی روی روند سیاست خارجی امریکا و به سازمند شدن آن در هفته ها یا ماههای آینده کمک نخواهد کرد. نهایت امر این است که آقای ترامپ باید ذهنیت خود را در مورد مسائل جهانی و نوع سیاست مداری و سیاستگذاری تغییر دهد که بسیار بعید است. چون این ویژگی هایی که در مورد آن حرف می زنیم به نوعی به کاراکتر و شخصیت آقای ترامپ گره خورده و وابسته است و بخشی از واقعیت آقای ترامپ است.

 
در حال حاضر برکناری یا استعفای کسانی دیگر هم مطرح است وفضای التهاب گونه آن ادامه دارد. به نظرتان این شرایط همچنان ادامه خواهد داشت؟

در حال حاضر نمی دانیم این برکناری ها تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. این بستگی به این دارد که فشارهای خارجی به ویژه از حزب جمهوری خواه که روی آقای ترامپ وجود دارد چه سقفی را برای این فشارها قائل باشند. ولی این امکان هم وجود دارد که افراد دیگری هم برکنار شوند.

بشده است و به احتمال زیاد ادامه هم خواهد داشت. بنابراین این برکناری ها عمدتا مسائل داخلی بین کاخ سفید و حزب جمهوری خواه است و خیلی کمتر اشاره شده است که جایگزینی برای این وضعیت وجود داشته باشد. وقتی شما کسی را برکنار می کنید لزوما منتج به این نمی شود که دستور کار مفیدتر را جایگزین کنید. لذا مسئله اساسی این است که حزب جمهوری خواه فارغ از ترامپ هم هیچ برنامه و استراتژی منظمی در مواجهه با مشکلاتی که امریکا با آن مواجه است ندارد. از کره شمالی گرفته تا موضوع سوریه از این موارد است. در نتیجه مسئله اصلی امریکا و کاخ سفید نبودن جایگزین کارگزار در داخل امریکا ست. شاید تحرکاتی شکل گیرد که این التهابات برای مدتی نادیده گرفته شود ولی اصل مسئله جای خود هست و پاک نشده است.