«داش علیمنصور» چطور این قدر زود شد منصوریان خالی

چاپ

«داش علیمنصور» چطور این قدر زود شد منصوریان خالی!

منصوریان با بستن درهای تمرین از بحران خارج ‌نمی‌شود

ورزش > لیگ برتر – مربی جوانی که قرار بود اقلا 5 سال استقلال را هدایت کند و جام آسیایی برای این تیم بیاورد ، هر روز به ته خط نزدیک تر می شود.

«تو را خدا تیم را از دستش نجات دهید.» فقط کافی است سرکی به پاتوق های فوتبالی استقلالی بزنید. این روزها تقریبا زیاد از این حرف ها زده می شود. همه به این نتیجه رسیده اند علیرضا منصوریان نمی تواند مربی مناسبی برای استقلال باشد. خیلی ها از رفتارهای او کنار خط گلایه دارند و می گویند این قدر که نمایش دانش می دهد ، در عمل کار خاصی نمی کند.

در این بین یکباره علی دایی که لیدرهای استقلالی از خجالتش در آمده اند ، آنچنان یک طرفه و کمی دور از انصاف و سر عصبانیت ، گناه لیدرها را هم گردنش می اندازد و می گوید:«دوره آرسن لوپن بازی گذشته.»معنای حرف سرمربی نفت مشخص است و منصوریان حق دارد از این جمله ناراحت باشد و بگوید :«دایی وقتی عصبی می شود اصلا متوجه نمی شود چه می گوید.»
منصوریان اما فارغ از این حاشیه ها ، حالا باید باری دیگر تمرکز کند و ببیند که دیگر چرا کسی او را شاگرد اول درس مربیگری کارلوس کی روش نمی نامد. چرا او اصلا آن علیمنصور موفق نفت نیست. چرا مدام درجا می زند و هرچه می گذرد ، تیمش از بحران ابتدایی ، رها نمی شود.
همان روزهای پیش از فصل بود . وقتی که هیجان زده ، برای هر تمرینش 4 تا 5 هزار نفر به کمپ می آمدند و او «داش علی» شان بود. همان روزهایی که منصوریان هیجان خرید داشت. نازش خریدار داشت و فکر می کرد آمده تا فتح الفتوح کند. در پاسخ به اینکه این همه خرید با چه منطقی انجام می شود؟ درحالی که معمولا خرید کردن منطق مشخصی دارد. ابتدا نقاط قوت و ضعف را می شناسند و برای ترمیم نقص های تیم ، بر اساس اولویت بندی مشخص ، بهترین ها را می خرند.
او اما پاسخش نشان می داد دارد در مسیر جدیدی گام بر می دارد. مسیری متفاوت از دو سال قبلش. مسیری که علیمنصور را لایق هدایت استقلال کرده بود؛«نه داداش اینجا استقلال است. فرق دارد. بردن فصل نقل و انتقالات برای هوادار کم از دربی ندارد. ما روی پلنی که برنامه ریزی کردیم ، باید این خریدها را انجام دهیم.»
و اینگونه خریدها ردیف شدند. فرشید باقری 140 میلیون تومانی شد 900 میلیون تومان ، کنعانی زادگان را از پرسپولیس گرفتند ، بختیار با کلی سلام و صلوات و با قیمتی میلیارد استقلالی شد و قبل از اینکه مدیر تیم با او عکس بگیرد ، مهدی رحمتی کنارش ایستاد و خبر از استقلالی شدنش داد. وریا غفوری که راست تیم ملی بود ، آمد و استقلالی شد. او هم هزینه ای میلیاردی به همراه داشت. کاوه رضایی در نمایشی پلیسی به استقلال پیوست. چند خرید خارجی و چند جوان از دیگر آبی های لیست منصوریان شدند تا او فاتح فصل نقل و انتقالات باشد. تا بر اساس اعلام وزارت ورزش ، برای این فصل ، برای خرید بازیکنان و حفظ بازیکنان قبلی ، تعهدی 22 میلیارد تومانی ایجاد کرد. درحالی که باید کل هزینه بازیکنان و جاری تیمش چیزی حدود 15 میلیارد تومان می شد.
منصوریان که مربی گرانی برای استقلال شد اما با چند اشتباه از مسیری بلدش بود ، خارج شد . او که در نفت تیمی ضدحمله ای بود، اینجا در استقلال می خواست به حریفانش فضا بدهد که بیایند اما استقلالش همان ایراد 4 سال قبل کی روش را داشت. اینکه تیم به راحتی به حریفان حداقل یک فرصت گل را می داد و همیشه یک اشتباهی اتفاق می افتاد که گل بخورند. گل هم که می خوردند ، برنامه ای برای گل زدن غیر از حملات علی اصغری نداشتند.
او این قدر بازیکن گرفته بود و دورش را شلوغ کرده بود که جمع کردن این تیم هم برایش سخت است. هر روز بالاخره یکی صدایش در می آمد. اینجا هم دیگر نفت نبود و هر غری تبدیل به یکی بحران رسانه ای بزرگ می شد. منصوریان در نفت هم نشان داده بود در مرزبندی شوخی ها و رفتارش با بازیکنان تیم مشکلاتی دارد ، خیلی با بازیکنانش گرم می گیرد و بعد که می خواهد تصمیم ضربتی داشته باشد ، برایش چالشی ایجاد می شود. همین ضعف بود که حتی از بازیکنی مثل نورافکن با تنها 18 سال سن یک یاغی می سازد که باید به نیمکت پیچ شود،اما باز هم این آتیه استقلال تنبیه نشود!
علی که اتکای زیادی به تکنولوژی دارد ، تمام روند تمرینات تیمش را بر اساس داده های بدست آمده از دستگاه های جی پی اس استخراج می کند اما حالا بازیکنانش با خنده می گویند:«اینجا ایران است. بازیکن باید بدود. با این دستگاه ها ما خیلی نمی دویم و خیلی عرق نمی ریزیم!» این یعنی او حالا مشروعیتش را در تمرینات فنی هم از دست داده است. حالا هیات مدیره می خواهد با آوردن دستیار فنی ، مشروطش کند. کاری که خودش ابتدای فصل زیر بارش نرفت و مدام گفت:«من باید نشان بدهم که موفقیتم در نفت اتفاقی نبوده است.»

حالا اما دیگر اعتمادها به او در کمترین حد ممکن است و شاید چاره ای غیر از پذیرش مشروطه نداشته باشد. جدیدترین عقب نشینی منصوریان البته بستن درهای تمرینات است. این یعنی او دیگر به رسانه ها و لیدرها که همیشه دو بازوی حمایتی اش بودند هم دیگر اعتماد ندارد و در تنهاترین روزهای مربیگری اش است. خودش هم به صدا در آمدن آژیر خطر را شنیده اما نمی داند چطور باید از بحران خلاص شود. اگرچه هنوز منصوریان می تواند یک مربی موفق باشد . به شرطی که به جای پذیرش مشروطه ، خودش دست به اصلاحات بزند. تغییرا را از خودش شروع کند و به تیمش تسری دهد.